ابتدای مقاله همان چیزی است که خواننده را به خود جلب می کند. جمله اول باید باعث شود شما بخواهید دوم ، دوم - سوم و … را تا پایان مقاله بخوانید. در عین حال ، از همان ابتدا باید در مورد موضوع و ایده مقاله تصمیم بگیرید ، و همچنین به این سوال پاسخ دهید: "مقاله من چه چیزی را می طلبد؟" بله ، همه ما نویسنده متن هستیم و باید به این فکر کنیم که برای چه می نویسیم. مقالات می توانند خواننده را ترغیب کنند که یک اقدام یا اقدامی دیگر را انجام دهد - برای خرید یک محصول ، پیوند دنبال کردن ، بارگیری یک فایل. سپس تمام توان شما از اولین کلمه باید در این عمل ریخته شود. و اگر مقاله شما اطلاعاتی یا سرگرم کننده است ، اما کار در ابتدا تا حدودی متفاوت است.
هرگز با لوح گفتگو شروع نکنید. آنچه را همه از قبل می دانند تکرار نکنید. به عنوان مثال ، هیچ چیز بدتر نیست وقتی مقاله ای با این کلمات شروع شود: "همه مدتهاست که می دانند …". اگر چیزی از مدت ها پیش برای همه شناخته شده است ، پس چرا دوباره آن را تکرار می کنید؟ درست از خفاش خارج شوید. شروع باید جذاب باشد نه اینکه خواننده را به آرامی در مقاله خود غرق کنید.
از کلی گویی بپرهیزید. "همه زنان لوازم آرایشی را دوست دارند …" یک شروع کاملا احمقانه برای یک مقاله است. از کجا می دانید که همه زنان دیوانه لوازم آرایشی هستند؟ یا شاید کسی آلرژی داشته باشد ، اما کسی اساساً از آرایش استفاده نمی کند؟ گفته شما ممکن است به کسی آسیب برساند. "هر مردی به ماشین علاقه مند است …" - قبل از بیان این مطلب ، در خیابان قدم بزنید و دریابید که در واقع چند مرد به ماشین علاقه مند هستند. متقاعد خواهید شد که همه نیستند. اگر نمی توان از کلی گویی جلوگیری کرد ، بنویسید: "بیشتر ، بسیاری ، عملاً همه چیز" یا به سادگی: "مردان رانده می شوند ، زنان دوست دارند ، کودکان خوشحال می شوند".
با یک داستان جالب شروع کنید. این می تواند حکایتی ، حادثه ای از زندگی یا حتی یک نقل قول گسترده باشد. نکته اصلی این است که در سوژه باشید و مورد ضرب و شتم قرار نگیرید. اگر مقاله شما با این کلمات شروع شود: "همانطور که در حکایتی معروف می گویند …" ، این شروع بهتر از دیگری نیست ، شروع با کلمات پیش پا افتاده.
فقط اطلاعات تازه و تأیید شده بدهید. مخصوصاً اگر مقاله ای با ادعای تجزیه و تحلیل می نویسید. موافقم ، عجیب خواهد بود اگر مقاله ای در مورد وضعیت بازار مسکن در مسکو در سال 2014 بنویسید و آماری از مثلا 2010 را ذکر کنید.
یک شروع خوب می تواند یک سوال متناقض باشد ، به عنوان مثال: "چرا آب مرطوب است؟" ، "چرا یک جنگل سرگردان در استپ های قزاقستان پیدا شد؟" و غیره. هر سوالی ، حتی خیالی ترین سوال. نکته اصلی این است که به آن پاسخ دهیم ، در غیر این صورت خواننده احساس فریب می کند - او طعمه را قورت داد ، و به جای یک داستان جالب - ساختگی.
شروع جالب دیگر تحریک است. "مطبوعات زرد" غالباً با این کار "گناه می کنند": "هرمی در مریخ کشف شد" - اما مطابق متن مشخص می شود که این یک هرم نیست بلکه یک بازی نور و سایه است. "یک بازیگر مشهور در یک تصادف رانندگی تصادف کرد" ، و معلوم شد که در مجموعه فیلم شخصیت بازیگر سقوط کرده است ، و خود بازیگر با آرامش مصاحبه می کند. این که شما از این روش استفاده کنید به خود شما بستگی دارد.
اطلاعات را می توان در قالب "آیا می دانید که …" ارسال کرد: "آیا می دانید آبراموویچ حداقل حقوق ماهانه بیشتر روس ها را در هر دقیقه دریافت می کند؟" ، "آیا می دانید یک سنگ فراری در مریخ پیدا شده است؟" ، "و آیا می دانید که پیر هنوز در باغ است و دایی کیف را ترک کرده است؟" و غیره. با کمال تعجب ، چنین آغازینی چیزی کمتر از س questionsالهای متناقض ندارد. آیا می دانید از چنین اصول تقریباً هرگز در عمل استفاده نمی شود و این شانس شما برای "توسعه" یک معدن طلا است؟