این بلاکچین توسط Satoshi Nakamoto مرموز در سال 2008 ایجاد شد. ده سال بعد ، ما هنوز در مورد آن به عنوان "فناوری که جهان را تغییر خواهد داد" بحث می کنیم. اگر یک HYIP مصنوعی ایجاد نشده این چیست؟ برای مقایسه ، در سال اول وجود PokemonGo ، این بازی توسط 750 میلیون کاربر بارگیری شد و حتی پس از آن نمی گوییم که واقعیت افزوده جهان را تغییر داده است.
زنجیره بلوک و همجوشی
چرا ما فقط با این ایده کنار نمی آییم که بلاکچین (با تمام جنبه های عینی قوی و جالب آن) به همین سادگی مهم نیست؟ انتظارات بلاکچین بیش از حد ارزیابی شده است. به طور خاص ، دلیل آن نیز این است که هنوز دقیقاً مشخص نیست این فناوری چه مشکل فوری را حل می کند. البته من تصور می کنم خرید دارو در DeepWeb با بیت کوین راحت تر و مطمئن تر از استفاده از کارت اعتباری ثبت شده به نام شما است. اما به طور کلی ، کارت های پرداخت عالی عمل می کنند و انگیزه ای آشکار برای جایگزینی آنها با چیز جدید وجود ندارد.
تعداد کمی از مبلغان بلاکچین این مسیر را دنبال می کنند: "مشکل - چگونه حل شود - آه بلاکچین!" به طور معمول ، راه مخالف است: ما فن آوری عالی داریم ، می توان از چه روشی استفاده کرد؟ از این طریق ، من زنجیره بلوک را نه با اینترنت یا یک موتور بخار ، بلکه با همجوشی حرارتی هسته ای کنترل شده مرتبط می دانم ، که برای حل تمام مشکلات انرژی بشر طراحی شده است ، اما بیش از 40 سال از عمر آن برای حل این مشکل نزدیک نشده است یک روز (و بنابراین اکنون سرمایه گذاری در بودجه های تجدیدپذیر حتی در بودجه های بسیار آسمان ITER به ترتیب بزرگتر از بخش انرژی است).
امنیت داده = زیرساخت قابل اعتماد بلاکچین
نکته مهم دیگر در مورد بلاکچین: امنیت آنچنان که می خواهیم فکر کنیم ، امنیت شگفت انگیزی را ارائه نمی دهد. تعداد رسوائی ها در صنعت بلاکچین به طور قابل توجهی از "صنایع غیر قابل اعتماد" سنتی (و داستان تراژیک با قرارداد هوشمند The DAO ، و حملات سخت افزاری NXT و حملات هکرها به مبادلات رمزنگاری و کیف پول ها) فراتر رفته است. این احتمال وجود دارد که این درد در حال رشد است و باید زیرساخت های مناسب ایجاد شود تا استفاده از زنجیره بلوک قابل اطمینان تر ، راحت تر و سریعتر باشد.
اما نیاز به ایجاد زیرساخت های بلاکچین (در قالب سازمان هایی که عملیات ، تأیید شرکت کنندگان ، مبادله ارزهای رمزپایه ، اجرای قراردادها و غیره را ارائه می دهند) دقیقاً همان وعده باشکوهی است که به نظر می رسد فناوری بلاکچین به دنیا می دهد: ساخت معاملات جهانی بدون استفاده از م traditionalسسات سنتی (بانک ها ، دفاتر اسناد رسمی ، بورس های سهام ، تنظیم کننده های دولت) امکان پذیر است.
اگر به زیرساخت های بلاکچین اعتماد دارید ، پس به بلاکچین اعتماد ندارید ، بلکه به کفایت زیرساخت ها اعتماد می کنید. همانطور که اکنون به بانک ملی ، تنظیم کننده پرداخت ها اعتماد دارید ، در دنیای بلاکچین نیز به عنوان مثال به کنسرسیوم Etherium که محیطی برای اجرای همان پرداخت های رمزپایه است ، اعتماد دارید. به احتمال زیاد شما نه وقت و نه توانایی تأیید شخصی اینکه آیا الگوریتم بلاکچین خاص به درستی کار می کند یا اینکه فقط یک Dao است که به دلیل اشتباه در کد پول از دست داده است ، دارید.
در پایان ، شما فقط به هر کسی الگوریتم خاصی را نوشتید اعتماد کرده و کاربر یا معامله را برای شما تأیید اعتبار می کند. یعنی برای یک فرد عادی ، اعتقاد به برخی از م institutionsسسات به سادگی با اعتقاد به م othersسسات دیگر - "نهادهای رمزنگاری" جایگزین می شود. تفاوت در چیست؟ این یک مسئله سلیقه ای است ، نه "سیستم".
دوچرخه بلاکچین
آیا بلاکچین نوید "قراردادهای هوشمند" را به ما می دهد که به طور خودکار اجرا می شود و بحث برانگیز نخواهد بود؟ اما بشریت قبلاً ابزاری برای «قراردادهای هوشمند» - در واقع نوشتن بشر - که برای تهیه توافق نامه ها و نوشتن قوانین مورد نیاز بود ، ابداع کرده است. قطعاً از توافقات شفاهی بهتر بود. اما در ادامه اسناد هزاران صفحه ، وکلا ، داوری ، دادگاه ها و دولت به عنوان ابزاری برای اجرای قراردادها وجود داشت.
اکنون به نظر می رسد که قرارداد بلاکچین بسته ایم. اما آنها همچنین به هزاران هزار خط کد ، برنامه نویسان واجد شرایط ، مبادلات رمزنگاری شده و مکانیزم های داوری نیاز خواهند داشت. به هر حال ، اجرای قرارداد چیزی فراتر از "سابقه بلاکچین است که نمی توان جعل کرد". اثبات شده توسط دفاتر اسناد رسمی سیاه و سردفتران جعلی در دنیای واقعی.
بلاکچین چگونه از داشتن دو معامله برای فروش یک شی save صرفه جویی می کند؟ و آنگاه دقیقاً چه عواملی به طرز چشمگیری تغییر خواهد کرد؟ در واقع ، چرا می توان به کاربران ناشناس اینترنت ، که شاید الگوریتم هایی را بررسی می کنند ، بیش از ناظران بانکی یا دولت اعتماد کرد؟ البته ، شما می توانید به نوعی روش برای آزمایش الگوریتم و خود بازرسان برسید تا مطمئن شوید که هیچ جاسوس اطلاعاتی دشمن در میان آنها وجود ندارد. اما در پایان ، ما به سادگی همان رویه ها و قوانین بازی را که اکنون وجود دارد ، تولید می کنیم ، که به نوعی شبه دولت در اینترنت تبدیل می شوند.
اعتماد به جامعه = کاهش هزینه های معامله
سرانجام ، افراد واقعی با انسان اقتصادی متفاوت هستند ، که باید برای این جهان کارآمدتر و بدون بانکداران و دیوان سالار ارزش قائل شوند. افراد واقعی کد نمی خوانند. آنها حتی قراردادهایی را که امضا می کنند نمی خوانند. و همچنین - آنها از رمزگذاری PGP با یک کلید عمومی استفاده نمی کنند ، عکس ها و برچسب های GPS خود را در اینترنت بارگذاری می کنند ، آنچه را برای صبحانه می خورند می نویسند و با افراد غریبه سوار اتومبیل می شوند (و آنها این را یک موفقیت بزرگ پیشرفت می دانند - Uber!) اینها همه نشانه های اعتماد در جامعه است ، که ابزاری مهم برای کاهش هزینه های معامله است ، که اجازه نمی دهد هر طرف مقابل بررسی شود.
از این گذشته ، من در مورد استفاده از فناوری بدبین نیستم ، درست برعکس. فناوری مانند چکش است. اگر آنها سعی کنند پیچ را محکم کنند ، نتیجه ناامید کننده خواهد بود. اما برای چکش زدن ناخن ها چیز بهتری پیدا نخواهید کرد. بنابراین بیایید از چکش برای هدف مورد نظر خود استفاده کنیم و دیگر بحث نکنیم که این مسئولیت تغییر جهان را دارد.
من واقعاً دوست دارم بحث پیرامون کاربرد فناوری بلاکچین از درخواستها و شعارها به سمت پیدا کردن برنامه های خاص در مناطقی که می توانیم آن را اعمال کنیم و نتیجه بگیریم ، باشد. یک مشکل حل نشده یا رفتار غیر موثر انسان را پیدا کنید - و اگر بلاکچین روز را نجات می دهد ، عالی است!